صلح پایدار
دو شنبه 25 / 11 / 1392برچسب:, :: 23:59 :: نويسنده : ارادتمند
أَمْ تُرِيدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَكُم108 شأن نزول اين آيه آن بود كه ده نفر از يهوديان قصد نمودند كه از پيغمبر سؤالاتى نموده و مجادله و عناد كنند در آن هنگام كه آنها بحضور پيغمبر آمدند و ميخواستند پرسشهاى خود را بكنند عرب بيابانى كه سوسمارى در عباى خود پنهان كرده بود رسيده و حضور پيغمبر اظهار داشت كه اى محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤالى دارم جواب آنرا بمن بازگوى؟ آنحضرت فرمود اين يهودىها قبل از تو آمده و سؤالاتى دارند و بر تو مقدم هستند، عرب عرض كرد من غريب و رهگذر هستم و آنها اهل شهر ميباشند فرمود پس تو چون غريب هستى مقدم ميباشى اعرابى گفت اين يهودىها كتابى دارند كه مدعى هستند بر حق است ولى من بآن ايمان ندارم و ميدانم آنها چيزى موافق گفتار شما نميگويند و تصديق گفتار شما را نمىنمايند تا مردم را از دين خود منحرف بسازند و من باين سخنان قانع نميشوم مگر آنكه دليل روشنى براى من بياوريد پيغمبر فرمود على بن أبي طالب عليه السّلام كجاست همينكه على عليه السّلام شرفياب شد عرب گفت اى محمد من با على كارى ندارم و سؤالى از شخص شما داشتم فرمود سؤالت را بكن بين من و على جدائى نيست و على داراى بيان كافى است و من شهر علمم و عليم در است هر كه بخواهد بشهرى وارد شود بايد از دروازه آن داخل گردد آنگاه با صداى رسا فرمود اى بنده خدا هر كس بخواهد نظر كند در جلالت آدم و بحكمت شيث و هيبت ادريس و بشكر گذارى نوح و بدوستى و وفاى ابراهيم و در بغض موسى بدشمنان خدا و به محبت و دوستى و حسن معاشرت عيسى و معجزاتش نظر كند به على بن أبي طالب اين فرمايش پيغمبر باعث افزايش ايمان مؤمنين و بغض منافقين شد. اعرابى گفت با اين مدحيكه شما براى على فرموديد معلوم ميشود شرف او شرف شما و عزت او عزت شماست من اين بيانات شما را تصديق نكنم مگر بشهادت چيزيكه يقين كنم شهادت او از روى غرض و فساد نيست و آن شهادت سوسمارى است كه ميان عباى من پنهان است، فرمود آنرا بيرون بياور تا شهادت دهد بر نبوت من و ولايت و فضيلت على، عرب گفت با تلاش بسيار آنرا صيد كردهام اگر از عبا خارج شود ميترسم فرار نموده از دستم برود، پيغمبر فرمود: اگر فرار كند اولا تو مرا تكذيب نموده و در ثانى من عوض بهتر از آن بتو خواهم داد، اعرابى سوسمار را از ميان عبا بيرون آورد و بر زمين نهاد سوسمار در برابر پيغمبر توقف نموده صورت خود را بخاك ماليد سپس سرش را بلند كرد خداوند او را بسخن در آورده گفت شهادت ميدهم بر آنكه نيست خدائى جز خداى يكتا و گواهى ميدهم كه محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده او و پيغمبر برگزيده خداست، و بهترين خلايق و بزرگ و خاتم پيغمبران است، و گواهى ميدهم على بن أبي طالب امام است و همانطور است كه پيغمبر او را وصف فرموده و دوستان على در بهشت و و دشمنانش در جهنم خواهند بود، اعرابى بگريه در آمد و گفت منهم شهادت ميدهم بآن چيزيكه اين سوسمار شهادت داد من شنيدم و ديدم چيزى را كه ديگر عذرى برايم نيست كه ايمان نياورم و قبول كنم، پس آن عرب رو به يهوديان نموده و گفت واى بر شما چه معجزه بالاتر از اين ميخواهيد يا بايد ايمان بياوريد و يا تن بهلاكت دهيد، آن ده نفر يهودى ايمان آورده و قبول اسلام نموده گفتند ايمان ما از بركت سوسمار تو بود پيغمبر باعرابى فرمود اى برادر عرب سوسمار را آزاد كن من ضامن ميشوم كه خداوند عوض آنرا بتو بدهد، زيرا اين سوسمار ايمان بخدا و رسول و على داد و شهادت بحق داد همانطور كه شايسته و سزاوار بود، خوب نيست اين سوسمار اسير باشد و چون خداوند باو تفضل فرموده و نعمت ايمان بخشيده امير سوسمارها است، سوسمار بسخن آمده گفت اى رسول خدا بفرمائيد مرا رها و آزاد بسازد تا من عوض خود را باو بدهم، عرب بسوسمار گفت تو از كجا ميتوانى بمن عوض بدهى؟ باو جواب داد بطرف سنگى كه مرا از آنجا گرفتى برو زير آن سنگ ده هزار دينار و هشتصد هزار درهم ميباشد بيرون بياور .......... و بقيه داستان
حضرت عسكرى عليه السّلام در تفسير آيه وَدَّ كَثِيرٌ 109 فرمود مراد از اهل كتاب يهود و نصارى ميباشند كه ميخواستند با القاء شبهات از روى حسد و بغضى كه نسبت به پيغمبر اكرم و على و آل او داشتند و پس از آنكه معجزات بسيارى مشاهده كرده بودند مؤمنين و مسلمين را از ايمان منحرف و بكفر برگردانند خداوند خطاب به رسول خود ميفرمايد از ظلم و ستمى كه بشما وارد مينمايند در گذريد و مدارا و مماشات نموده با حجتهاى خدا دفع باطل آنها را بنمائيد تا فرمان الهى در باره جنگ يا صلح برسد و البته خداوند بهمه چيزى تواناست.
و نيز آنحضرت در مورد آيه: وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ 110 فرمود بپا داريد نماز را با مراعات مقدمات صحيح از وضو و تكبير و صحت قيام و ركوع و سجود و ساير حدود و زكوة را به مستحق بدهيد و دقت كنيد به منافق و كافر داده نشود چه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود هر كس بدشمنان ما صدقه بدهد مانند كسى است كه در خانه خدا دزدى كرده و هر ماليكه در راه اطاعت اوامر خداوند انفاق شود براى شما مفيد و قانع بوده و موجب بلند شدن حسنات و درجات شود و البته خداوند بآنچه ميكنيد آگاه است و پاداش و جزاى شما را ميدهد پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كليد نماز طهارت و وضو است و تحريم آن تكبيرة الاحرام و تحليلش سلام است نماز شخص بىطهارت و صدقه مردم خيانت كار قبول نميشود و بزرگترين طهارت كه نماز و ساير طاعات بدون آن مقبول درگاه ربوبى نيست موالات محمد عليه السّلام و ولايت على و اولاد اوست و دشمنى كردن با دشمنان خاندان رسالت ميباشد. نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |